باران
دست نوشته های یک طلبه...
دست نوشته های یک طلبه...
دوشنبه 96/11/23
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه». برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند. همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
سه شنبه 94/03/05
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به این که از قدرت برای حفظ مردم استفاده کنید و نه فاجعه بشری، گفت: فرق بین اسرائیل و آلسعود آلسقوط نیست، الان آلسعود در یمن مشغول کشتار مردم است و از طرف دیگر هم داعیه خادمالحرمین را دارند.
به گزارش مشرق، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی امروز در در مسجد اعظم به ادامه تفسیر سوره مبارکه شوری پرداخت و با قرائت آیه «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ ﴿13)»، گفت: بعد از این که فرمود کلید آسمانها و زمین به دست خداوند است و رزق زمینی با کلید آسمانی به دست شما میرسد درباره رزق معنوی سخن فرمود که کلید شریعت هم به دست او است.
وی افزود: اگر کلید حیات ظاهر به دست او است، کلید حیات باطن نیز به دست او است، کلید اسرار بهشت و جهنم به دست خداوند است و هیچ امتی بدون شریعت نیست، فرمود هیچ امتی نیست مگر این که هادی و نذیری دارد، تعبیر حصر و قریه و این که هادی دارد، لکن منذران الهی که شریعت را دریافت میکنند و به امتها اعلام میدارند یکسان نیستند.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: درباره انبیا فرمود ما برخیاز پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم و درباره مرسلان هم نیز این چنین فرمود، اما نحوه تفضیل انبیا و نحوه تفضیل مرسلان را در آیات دیگر مشخص کرده است، هیچ ملتی نیست مگر این که رهبر الهی دارد، این انبیا یا مرسلین همسان نیستند و اصل سوم تبیین تفاضل انبیا و مرسلین است، این انبیا برخی دارای کتاب و شریعت و منهاج هستند که اینها پنج بزرگوار هستند.
وی با اشاره به این که انبیای دیگر به غیر از پیامبران اولوالعزم کسانی هستند که حافظان شریعت یکی از انبیای اولوالعزم بودند، اظهار کرد: بعد از نوح(ع) هر پیامبری که مبعوث میشد، حافظان شریعت حضرت نوح(ع) بود و از حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و دیگران نیز این چنین بود، مطلب چهارم این است که این بزرگوارانی که انبیا اولوالعزم هستند، اینها هم یکسان نیستند.
حضرت آیتالله جوادی آملی به بیان نحوه تبیین تفاضل انبیا اولوالعزم اشاره کرد و گفت: گاه از فعل مفرد و جمع استفاده میشود که در آیه محل بحث از فعل جمع استفاده کرد اما درباره حضرت نوح(ع) از فعل مفرد استفاده کرد و گاه درباره نحو وصفی که به کار برد و گاه از نحوه تقدیم و تأخیر این تفضیل مشخص میشود که در این آیه این موارد وجود دارد.
وی ابراز کرد: در آیه سوره مبارکه احزاب درباره انبیا اولوالعزم ابتدا نام پیامبر(ص) را میبرد و سپس نام بقیه انبیا را ذکر میکند، تعبیر دیگر درباره پیامبر(ص) فرمود که وی هیمنه دارد بر سایر انبیا و این به دلیل سلطه وحی و سلطه کتاب او است که آن نیز از وحی سرچشمه گرفت، از چند جهت وجود مبارک پیامبر(ص) افضل است.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با اشاره به این که شریعت الا و لابد منحصرا در اختیار خدای سبحان است، خاطرنشان کرد: عقلی که انسان دارد میتواند برنامههای عملی خود را مشخص کند و به آن عادت کند و این که زیرمجموعه خودم را چگونه اداره کنم، اینها عادت و قابل نسخ، تحویل و تبدیل است و این طور نیست که اگر کم و زیاد شود یا بالا و پایین شود، بهشت و جهنم را به همراه داشته باشد.
1395/08/23 @ 10:13:16 ق.ظ